معنی فارسی plotzes
B2پلاتزها، لحظات لحظهای و غیرمنتظره در داستان هستند که میتوانند تأثیر زیادی بر روایت داشته باشند.
Moments of sudden change or revelation in a story that significantly impact the unfolding narrative.
- verb
verb
معنی(verb):
To flop down wearily.
معنی(verb):
To faint.
معنی(verb):
To fall down dead.
example
معنی(example):
پلاتزها میتوانند تغییرات دراماتیکی در یک روایت باشند.
مثال:
Plotzes can be dramatic shifts in a narrative.
معنی(example):
نوشتن پلاتزهای مؤثر نیاز به خلاقیت دارد.
مثال:
Writing effective plotzes requires creativity.
معنی فارسی کلمه plotzes
:
پلاتزها، لحظات لحظهای و غیرمنتظره در داستان هستند که میتوانند تأثیر زیادی بر روایت داشته باشند.