معنی فارسی plough up
B1شخم زدن، به معنی برگرداندن خاک و آماده کردن آن برای کشت یا اصلاح.
To turn (the soil) over with a plow or similar implement.
- verb
verb
معنی(verb):
To uncover or unearth (something) through plowing.
example
معنی(example):
آنها مجبور شدند باغ قدیمی را شخم بزنند تا گلهای جدید بکارند.
مثال:
They had to plough up the old garden to plant new flowers.
معنی(example):
طوفان زمین را شخم زد و آن را به هم ریخت.
مثال:
The storm ploughed up the field, turning it into a mess.
معنی فارسی کلمه plough up
:
شخم زدن، به معنی برگرداندن خاک و آماده کردن آن برای کشت یا اصلاح.