معنی فارسی plowboys

B1

جمع پسر کشاورز، به گروهی از پسرانی که در کشاورزی و شخم زدن زمین کار می‌کنند اشاره دارد.

Multiple boys working on a farm, particularly in the plowing of fields.

example
معنی(example):

پسران کشاورز با هم کار کردند تا زمین را تمام کنند.

مثال:

The plowboys worked together to finish the field.

معنی(example):

داستان‌های پسران کشاورز غالباً درباره کار سخت و پشتکار هستند.

مثال:

The stories of plowboys are often about hard work and perseverance.

معنی فارسی کلمه plowboys

: معنی plowboys به فارسی

جمع پسر کشاورز، به گروهی از پسرانی که در کشاورزی و شخم زدن زمین کار می‌کنند اشاره دارد.