معنی فارسی plowmaking

B1

شخم‌سازی به عمل ساخت و تهیه ابزارهایی گفته می‌شود که برای شخم زدن زمین و آماده‌سازی آن برای کشت استفاده می‌شود.

The act of creating and manufacturing plows used in agriculture.

example
معنی(example):

شخم‌سازی شامل ساخت ابزار برای کشاورزی است.

مثال:

Plowmaking involves crafting tools for farming.

معنی(example):

او شخم‌سازی را از پدرش یاد گرفت.

مثال:

He learned plowmaking from his father.

معنی فارسی کلمه plowmaking

: معنی plowmaking به فارسی

شخم‌سازی به عمل ساخت و تهیه ابزارهایی گفته می‌شود که برای شخم زدن زمین و آماده‌سازی آن برای کشت استفاده می‌شود.