معنی فارسی pluggable

B1

قابل اتصال، به معنای اینکه یک جزء می‌تواند به سادگی به یک سیستم دیگر متصل شود.

Able to be connected or plugged in.

example
معنی(example):

این دستگاه قابل اتصال است و اتصال آن آسان است.

مثال:

The device is pluggable, making it easy to connect.

معنی(example):

شما به یک قطعه قابل اتصال برای این سیستم نیاز دارید.

مثال:

You need a pluggable component for this system.

معنی فارسی کلمه pluggable

: معنی pluggable به فارسی

قابل اتصال، به معنای اینکه یک جزء می‌تواند به سادگی به یک سیستم دیگر متصل شود.