معنی فارسی plumbery
B1شرایط و مهارتهای مربوط به لولهکشی و تأسیسات مربوط به آن.
The skills and trade associated with the installation and repair of piping systems.
- NOUN
example
معنی(example):
مهارتهای لولهکشی لازم برای تعمیر لولهها از طریق آموزش یاد گرفته میشود.
مثال:
The plumbery skills required to fix pipes are learned through training.
معنی(example):
او تصمیم گرفت به حرفه لولهکشی بپیوندد پس از کار در ساخت و ساز.
مثال:
He decided to pursue a career in plumbery after working in construction.
معنی فارسی کلمه plumbery
:
شرایط و مهارتهای مربوط به لولهکشی و تأسیسات مربوط به آن.