معنی فارسی plumpness

B1

حالت چاق و پر و فربه بودن، مخصوصاً در مورد میوه‌ها یا نعمت‌های دیگر.

The quality of being plump; fullness or roundness in body shape.

noun
معنی(noun):

The quality or state of being plump.

example
معنی(example):

چاقی میوه آن را بسیار جذاب می‌کرد.

مثال:

The plumpness of the fruit made it look very appealing.

معنی(example):

او چاقی بالش‌های روی مبل را تحسین کرد.

مثال:

She admired the plumpness of the pillows on the sofa.

معنی فارسی کلمه plumpness

: معنی plumpness به فارسی

حالت چاق و پر و فربه بودن، مخصوصاً در مورد میوه‌ها یا نعمت‌های دیگر.