معنی فارسی plumy

B1

پلومای، به چیزی نرم و پف‌دار اشاره می‌کند، مانند پرها یا ابرها.

Soft and fluffy; resembling down or feathers.

adjective
معنی(adjective):

Covered or adorned with plumes, or as with plumes; feathery.

example
معنی(example):

ابرهای پلومای نشان‌دهنده تغییر در وضعیت آب و هوا بودند.

مثال:

The plumy clouds signaled a change in weather.

معنی(example):

او کاپشنی پلومای پوشید که در طول زمستان او را گرم نگه‌داشت.

مثال:

He wore a plumy jacket that kept him warm during winter.

معنی فارسی کلمه plumy

: معنی plumy به فارسی

پلومای، به چیزی نرم و پف‌دار اشاره می‌کند، مانند پرها یا ابرها.