معنی فارسی plutolatry
B2پرستش ثروت و احترام بیش از حد به آن.
Excessive admiration for wealth and the wealthy.
- NOUN
example
معنی(example):
پرستش ثروت اغلب سوالاتی در مورد ارزشهای اجتماعی مطرح میکند.
مثال:
Plutolatry often raises questions about societal values.
معنی(example):
ظهور پرستش ثروت را میتوان در فرهنگهای مصرفگرا مدرن مشاهده کرد.
مثال:
The rise of plutolatry can be seen in modern consumer cultures.
معنی فارسی کلمه plutolatry
:
پرستش ثروت و احترام بیش از حد به آن.