معنی فارسی pnp

B1

ترانزیستوری که نوع p و n را شامل می‌شود و برای کنترل جریان در مدارها استفاده می‌شود.

A type of bipolar transistor where current flows from the p-type to the n-type material.

example
معنی(example):

PNP به نوعی از ترانزیستور پیوند دو قطبی اشاره دارد که در آن جریان از ماده نوع p به ماده نوع n حرکت می‌کند.

مثال:

PNP refers to a type of bipolar junction transistor where current flows from the p-type to the n-type material.

معنی(example):

ترانزیستور PNP معمولاً برای سوئیچینگ و تقویت در مدارها استفاده می‌شود.

مثال:

The PNP transistor is commonly used for switching and amplification in circuits.

معنی فارسی کلمه pnp

: معنی pnp به فارسی

ترانزیستوری که نوع p و n را شامل می‌شود و برای کنترل جریان در مدارها استفاده می‌شود.