معنی فارسی pocked
B1پُر از حفره یا فرورفتگی; به سطحی اشاره دارد که آسیب دیده و دارای عیوبی است.
Marked by small holes or indentations on a surface.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح جدول قدیمی پُر از حفره و آسیبدیده بود.
مثال:
The surface of the old table was pocked and damaged.
معنی(example):
او متوجه شد که رنگ ماشین پس از طوفان تگرگ پُر از حفره شده است.
مثال:
He noticed that the car's paint was pocked after the hailstorm.
معنی فارسی کلمه pocked
:
پُر از حفره یا فرورفتگی; به سطحی اشاره دارد که آسیب دیده و دارای عیوبی است.