معنی فارسی pocket dialed
B1عملی که در آن فرد به صورت تصادفی و ناخواسته تماس برقرار میکند.
The action of having inadvertently called someone while the phone was in a pocket.
- VERB
example
معنی(example):
وقتی صدای پیام صوتیشان را شنیدم، متوجه شدم که دکمه را در جیب زدم.
مثال:
I realized I pocket dialed when I heard their voicemail.
معنی(example):
او دکمه را در جیبش زد و دیشب تماس عجیبی دریافت کردم.
مثال:
He pocket dialed me last night, and I got a strange call.
معنی فارسی کلمه pocket dialed
:
عملی که در آن فرد به صورت تصادفی و ناخواسته تماس برقرار میکند.