معنی فارسی pococurantist
B2پوکوکوراتنیست به فردی اطلاق میشود که بیتفاوتی را به عنوان یک رویکرد زندگی انتخاب کرده است.
A person who adopts a stance of indifference toward societal issues.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک پوکوکوراتنیست، او معمولاً از اتخاذ مواضع سیاسی خودداری میکند.
مثال:
As a pococurantist, he often refrains from taking political stances.
معنی(example):
رویکرد پوکوکوراتنیست میتواند در جنبههای مختلف فرهنگ مدرن مشاهده شود.
مثال:
The pococurantist approach can be seen in various aspects of modern culture.
معنی فارسی کلمه pococurantist
:
پوکوکوراتنیست به فردی اطلاق میشود که بیتفاوتی را به عنوان یک رویکرد زندگی انتخاب کرده است.