معنی فارسی podgier
B1پودجیرتر به فردی اطلاق می‌شود که به طور مشخصی چاق‌تر شده است.
More rotund or overweight than before.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Slightly fat.
example
معنی(example):
پس از ماه‌ها دوری از تمرین، او پودجیرتر شده است.
مثال:
After months off from exercise, he has become podgier.
معنی(example):
گربه پس از غذا دادن به اندازه زیاد، پودجیرتر شد.
مثال:
The cat got podgier after being fed too many treats.
معنی فارسی کلمه podgier
:
پودجیرتر به فردی اطلاق می‌شود که به طور مشخصی چاق‌تر شده است.
