معنی فارسی podgily
B1پودجیلی به معنای وجود ویژگیهای گرد و متورم در شکلی است.
Having a bulging, rounded shape, often in reference to the appearance of something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل پودجیلی میوه آن را سخت میکند.
مثال:
The podgily shape of the fruit makes it hard to hold.
معنی(example):
ویژگیهای پودجیلی او مرا به یاد شخصیتی از کارتون انداخت.
مثال:
His podgily features reminded me of a cartoon character.
معنی فارسی کلمه podgily
:
پودجیلی به معنای وجود ویژگیهای گرد و متورم در شکلی است.