معنی فارسی podzolises

B2

زمانی که خاک به فرآیند پادزولیز تبدیل می‌شود.

Describes the action of soil undergoing podzolization.

example
معنی(example):

این ناحیه تحت شرایط جوی خاص پادزولیز می‌شود.

مثال:

The region podzolises under certain climatic conditions.

معنی(example):

بارش بیشتر معمولاً خاک‌های شنی را پادزولیز می‌کند.

مثال:

Increased rainfall often podzolises sandy soils.

معنی فارسی کلمه podzolises

: معنی podzolises به فارسی

زمانی که خاک به فرآیند پادزولیز تبدیل می‌شود.