معنی فارسی podzolized

B2

خاکی که تحت تأثیر فرآیند پادزولیز قرار گرفته و دارای لایه‌های مشخص است.

Refers to soil that has undergone the process of podzolization.

verb
معنی(verb):

To transform into podzol.

معنی(verb):

To become podzol.

example
معنی(example):

خاک پادزولیز شده لایه‌های مشخصی داشت.

مثال:

The podzolized soil had distinct layers.

معنی(example):

محققان تاثیرات خاک‌های پادزولیز شده بر رشد گیاهان را بررسی کردند.

مثال:

Researchers studied the effects of podzolized soils on plant growth.

معنی فارسی کلمه podzolized

: معنی podzolized به فارسی

خاکی که تحت تأثیر فرآیند پادزولیز قرار گرفته و دارای لایه‌های مشخص است.