معنی فارسی poesiless
B1فاقد شعر یا خالی از جاذبه شعری.
Lacking poetry or artistic quality, without inspiration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سخنرانی جالب بود اما بسیار بیروح بود.
مثال:
The lecture was interesting but very poesiless.
معنی(example):
او رویداد شعر را بیروح و کسلکننده یافت.
مثال:
He found the poetry event to be poesiless and dull.
معنی فارسی کلمه poesiless
:
فاقد شعر یا خالی از جاذبه شعری.
