معنی فارسی poetiised

B1

تبدیل کردن یک موضوع یا تجربه به شکلی شاعرانه یا با کیفیت‌های شعری.

To render something in a poetic manner or style.

example
معنی(example):

او تجربیاتش را به شعرهایی تبدیل کرد که برای بسیاری طنین‌انداز شد.

مثال:

He poetiised his experiences into verses that resonated with many.

معنی(example):

وقتی که او زندگی روزمره‌اش را شاعرانه کرد، به هنر تبدیل شد.

مثال:

When she poetiised her everyday life, it became art.

معنی فارسی کلمه poetiised

: معنی poetiised به فارسی

تبدیل کردن یک موضوع یا تجربه به شکلی شاعرانه یا با کیفیت‌های شعری.