معنی فارسی pogged

B1 /pɒɡd/

حالت جشن و شادی که معمولا بعد از موفقیت به وجود می‌آید.

To experience a feeling of overwhelming joy or success.

adjective
معنی(adjective):

Full; replete

example
معنی(example):

پس از اجرای فوق‌العاده، او احساس شادی و افتخار کرد.

مثال:

After the amazing performance, she felt pogged and proud.

معنی(example):

او با شادی احساس کرد وقتی فهمید که آزمون را قبول شده است.

مثال:

He pogged with joy when he learned he had passed the exam.

معنی فارسی کلمه pogged

: معنی pogged به فارسی

حالت جشن و شادی که معمولا بعد از موفقیت به وجود می‌آید.