معنی فارسی pogonip
B1پگونپ، پدیدهای جوی که عمدتاً به صورت مه در زمستان در نواحی سرد اتفاق میافتد.
A dense winter fog, often seen in valley regions, particularly in North America.
- NOUN
example
معنی(example):
پگونپ یک مه زمستانی است که در نواحی خاصی اتفاق میافتد.
مثال:
A pogonip is a winter fog that occurs in certain regions.
معنی(example):
ما در حین پیادهروی در کوهها با یک پگونپ مواجه شدیم.
مثال:
We encountered a pogonip while hiking in the mountains.
معنی فارسی کلمه pogonip
:
پگونپ، پدیدهای جوی که عمدتاً به صورت مه در زمستان در نواحی سرد اتفاق میافتد.