معنی فارسی poikilotherm
B1حیواناتی که دمای بدنشان به دمای محیط بستگی دارد و نمیتوانند آن را تنظیم کنند.
An animal whose body temperature varies with the environment and cannot be internally regulated.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A cold-blooded animal
adjective
معنی(adjective):
Cold-blooded
example
معنی(example):
یک پوکلیوترم حیوانی است که نمیتواند دمای بدن خود را تنظیم کند.
مثال:
A poikilotherm is an animal that cannot regulate its body temperature.
معنی(example):
بیشتر خزندگان پوکلیوترم هستند و به منابع حرارتی محیطی وابستهاند.
مثال:
Most reptiles are poikilotherms, relying on environmental heat sources.
معنی فارسی کلمه poikilotherm
:
حیواناتی که دمای بدنشان به دمای محیط بستگی دارد و نمیتوانند آن را تنظیم کنند.