معنی فارسی poil

B1

پویل به توده یا انباشت ماده‌ای مانند مو یا گرد و غبار اطلاق می‌شود.

A term used to describe a small tuft or clump of hair or other material.

example
معنی(example):

او یک توده گرد و غبار زیر کاناپه پیدا کرد.

مثال:

She found a poil of dust under the couch.

معنی(example):

توده‌ای از مو شواهدی بر حضور حیوان خانگی بود.

مثال:

The poil of hair was evidence of the pet's presence.

معنی فارسی کلمه poil

: معنی poil به فارسی

پویل به توده یا انباشت ماده‌ای مانند مو یا گرد و غبار اطلاق می‌شود.