معنی فارسی poinded
B1محصور کردن یا محدود کردن یک موجود زنده به منظور کنترل آن.
To confine or pen animals, especially livestock.
- verb
verb
معنی(verb):
To seize property in this manner
example
معنی(example):
گوسفندها در قفس محصور شدند تا از آنها در امان باشند.
مثال:
The sheep were poinded in the pen to keep them safe.
معنی(example):
گاوها برای شب در انبار محصور شدند.
مثال:
The cattle were poinded for the night in the barn.
معنی فارسی کلمه poinded
:
محصور کردن یا محدود کردن یک موجود زنده به منظور کنترل آن.