معنی فارسی point contact

B1

نقطه تماس، ناحیه‌ای باریک و مشخص است که در آن دو سطح به هم متصل می‌شوند.

The area where two surfaces meet at a single point, often important in technical contexts.

example
معنی(example):

نقطه تماس بین دو سطح برای آزمایش بسیار مهم بود.

مثال:

The point contact between the two surfaces was crucial for the experiment.

معنی(example):

حسگرهای نقطه تماس در دستگاه‌های الکترونیکی مختلف استفاده می‌شوند.

مثال:

Point contact sensors are used in various electronic devices.

معنی فارسی کلمه point contact

: معنی point contact به فارسی

نقطه تماس، ناحیه‌ای باریک و مشخص است که در آن دو سطح به هم متصل می‌شوند.