معنی فارسی pointy-headed

B1

شخصی با سری یا ویژگی‌های تیز و نازک معمولاً به صورت بی‌رحمانه توصیف می‌شود.

Referring to a person with sharply defined or pointed features, often implying intensity or seriousness.

example
معنی(example):

استاد سرنوک‌دار دارای نوعی موهای بسیار خاص بود.

مثال:

The pointy-headed professor had a very distinctive hairstyle.

معنی(example):

او همیشه با عینک سرنوک‌دارش جدی به نظر می‌رسید.

مثال:

He always looked serious with his pointy-headed glasses.

معنی فارسی کلمه pointy-headed

: معنی pointy-headed به فارسی

شخصی با سری یا ویژگی‌های تیز و نازک معمولاً به صورت بی‌رحمانه توصیف می‌شود.