معنی فارسی poisure
B1احساس، عواطف یا حالت روحی که در یک لحظه خاص احساس میشود.
A state of emotion or feeling at a particular moment.
- OTHER
example
معنی(example):
او احساسش را به شکل خلاقانهای بیان کرد.
مثال:
She expressed her poisson in a creative way.
معنی(example):
احساس آن لحظه در نقاشی به تصویر کشیده شده بود.
مثال:
The poisure of the moment was captured in the painting.
معنی فارسی کلمه poisure
:
احساس، عواطف یا حالت روحی که در یک لحظه خاص احساس میشود.