معنی فارسی poke the bear
B2اقدام به تحریک کسی که واکنش خشمگین یا منفی نشان میدهد و ممکن است عواقب ناخوشایندی داشته باشد.
To provoke a person or situation that could lead to trouble or a negative response.
- verb
verb
معنی(verb):
To aggravate somebody deliberately.
example
معنی(example):
با مطرح کردن بحثهای قدیمی، به خرس نزنید.
مثال:
Don't poke the bear by bringing up old arguments.
معنی(example):
او همیشه وقتی حالش بد است به خرس میزند.
مثال:
He tends to poke the bear whenever he is in a bad mood.
معنی فارسی کلمه poke the bear
:
اقدام به تحریک کسی که واکنش خشمگین یا منفی نشان میدهد و ممکن است عواقب ناخوشایندی داشته باشد.