معنی فارسی polar coordinate
B1سیستم مختصاتی که یک نقطه را با استفاده از فاصله از یک نقطه مرجع و زاویه نسبت به یک خط مرجع مشخص میکند.
A coordinate system that expresses the location of a point in terms of its distance from a reference point and an angle relative to a reference direction.
- NOUN
example
معنی(example):
سیستم مختصات قطبی از فاصلهها و زوایا برای تعریف موقعیت یک نقطه استفاده میکند.
مثال:
The polar coordinate system uses distances and angles to define a point's location.
معنی(example):
در ریاضیات، مختصات قطبی معمولاً در ترسیم اشکال دایرهای استفاده میشود.
مثال:
In mathematics, polar coordinates are often used in graphing circular shapes.
معنی فارسی کلمه polar coordinate
:
سیستم مختصاتی که یک نقطه را با استفاده از فاصله از یک نقطه مرجع و زاویه نسبت به یک خط مرجع مشخص میکند.