معنی فارسی polar star

B2

ستاره قطبی، ستاره‌ای که تقریباً در جهت شمال جغرافیایی قرار دارد و راهنمایی برای کشف موقعیت شمالی است.

A star that is almost directly above the North Pole, used for navigation.

noun
معنی(noun):

The star nearest a celestial pole of a planet.

مثال:

Polaris is currently the pole star of our blue planet Earth.

معنی(noun):

A guide or guiding principle.

example
معنی(example):

ستاره شمالی همچنین به عنوان ستاره قطبی شناخته می‌شود.

مثال:

The North Star is also known as the polar star.

معنی(example):

دریانوردان از ستاره قطبی برای ناوبری استفاده می‌کردند.

مثال:

Sailors used the polar star for navigation.

معنی فارسی کلمه polar star

: معنی polar star به فارسی

ستاره قطبی، ستاره‌ای که تقریباً در جهت شمال جغرافیایی قرار دارد و راهنمایی برای کشف موقعیت شمالی است.