معنی فارسی polariscope
B2قطبسنج، ابزاری است که از فیلترهای قطبی برای مطالعه خواص نوری استفاده میکند.
A device used to analyze the polarization of light and its interaction with materials.
- noun
noun
معنی(noun):
A polarimeter.
example
معنی(example):
یک قطبسنج ابزاری است که برای مطالعه خواص نور و مواد استفاده میشود.
مثال:
A polariscope is a device used to study the properties of light and materials.
معنی(example):
مهندسان ممکن است از یک قطبسنج برای تشخیص الگوهای تنش در شیشه استفاده کنند.
مثال:
Engineers might use a polariscope to detect stress patterns in glass.
معنی فارسی کلمه polariscope
:
قطبسنج، ابزاری است که از فیلترهای قطبی برای مطالعه خواص نوری استفاده میکند.