معنی فارسی poleless
B1بدون میله، به معنای عدم وجود میلههای پشتیبان در یک سازه.
Having no supporting pole, typically used to describe structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی چادر بدون میله به منظور سهولت در برپایی بود.
مثال:
The design of the tent was poleless for easier setup.
معنی(example):
او چترهای بدون میله را به خاطر راحتیشان ترجیح داد.
مثال:
She preferred poleless umbrellas for their convenience.
معنی فارسی کلمه poleless
:
بدون میله، به معنای عدم وجود میلههای پشتیبان در یک سازه.