معنی فارسی poleyne
B1پولین، نوعی زینت یا پوشش مورد استفاده در مراسمات.
An ornamental piece or garment, often historical in context.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک پولین زیبا در این رویداد پوشیده بود.
مثال:
She wore a beautiful poleyne at the event.
معنی(example):
هنرمند یک پولین نقاشی کرد تا مهارت خود را نشان دهد.
مثال:
The artist painted a poleyne to showcase her skill.
معنی فارسی کلمه poleyne
:
پولین، نوعی زینت یا پوشش مورد استفاده در مراسمات.