معنی فارسی policedom

B2

پلیس‌سالاری به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن نفوذ و اختیارات پلیس غالب است.

The state or condition in which police authority is fully established and often dominates public life.

example
معنی(example):

پلیس‌سالاری به حوزه یا اختیاری که توسط نیروهای پلیس اعمال می‌شود، اشاره دارد.

مثال:

Policedom refers to the domain or authority exercised by police forces.

معنی(example):

در برخی از شهرها، پلیس‌سالاری در پاسخ به افزایش نرخ جرم افزایش یافته است.

مثال:

In some cities, policedom has increased in response to rising crime rates.

معنی فارسی کلمه policedom

: معنی policedom به فارسی

پلیس‌سالاری به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن نفوذ و اختیارات پلیس غالب است.