معنی فارسی politenesses
A2ادب، رفتار مودبانه و محترمانه که میتواند شامل سلام و خداحافظی، و رعایت نوبت باشد.
The quality of being respectful and considerate of others.
- noun
noun
معنی(noun):
The quality of being polite.
example
معنی(example):
نشان دادن ادب میتواند جو دوستانهای به وجود آورد.
مثال:
Showing politeness can create a friendly atmosphere.
معنی(example):
ادب او همه را در مهمانی تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His politeness impressed everyone at the party.
معنی فارسی کلمه politenesses
:
ادب، رفتار مودبانه و محترمانه که میتواند شامل سلام و خداحافظی، و رعایت نوبت باشد.