معنی فارسی political correctitude
B1آداب سیاسی، تلاش برای استفاده از زبان و رفتار غیر توهینآمیز نسبت به گروههای مختلف اجتماعی.
The practice of avoiding language or actions that could offend others, particularly in terms of social issues.
- NOUN
example
معنی(example):
آداب سیاسی به دنبال جلوگیری از توهین است.
مثال:
Political correctitude aims to avoid offense.
معنی(example):
سخنرانی او به خاطر عدم رعایت آداب سیاسی مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
His speech was criticized for lacking political correctitude.
معنی فارسی کلمه political correctitude
:
آداب سیاسی، تلاش برای استفاده از زبان و رفتار غیر توهینآمیز نسبت به گروههای مختلف اجتماعی.