معنی فارسی political scientist
B2شخصی که در زمینه علوم سیاسی تخصص دارد و به پژوهش و تحلیل مسائل سیاسی میپردازد.
An expert in the field of political science who studies and analyzes systems of governance.
- noun
noun
معنی(noun):
An expert in political science.
example
معنی(example):
یک دانشمند علوم سیاسی به تحقیق و تحلیل سیستمهای سیاسی میپردازد.
مثال:
A political scientist researches and analyzes political systems.
معنی(example):
دانشمندان علوم سیاسی اغلب برای دولتها و سازمانهای غیر دولتی کار میکنند.
مثال:
Political scientists often work for governments and NGOs.
معنی فارسی کلمه political scientist
:
شخصی که در زمینه علوم سیاسی تخصص دارد و به پژوهش و تحلیل مسائل سیاسی میپردازد.