معنی فارسی politicalized

B2

سیاسی‌شده، اشاره به حالتی که یک موضوع به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار دارد.

Describing something that has been made political or influenced by political interests.

example
معنی(example):

جو سیاسی‌شده بر تصمیماتی که اتخاذ می‌شود تأثیر گذاشت.

مثال:

The politicalized atmosphere affected the decisions being made.

معنی(example):

برخی مسائل به مرور زمان به شدت سیاسی‌شده‌اند.

مثال:

Some issues have become increasingly politicalized over time.

معنی فارسی کلمه politicalized

: معنی politicalized به فارسی

سیاسی‌شده، اشاره به حالتی که یک موضوع به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار دارد.