معنی فارسی politicisation

B2

سیاست‌گذاری به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن مسائل یا موضوعات خاص به مسائل سیاسی تبدیل می‌شوند.

The process of making something political in character or meaning.

noun
معنی(noun):

The state of being (or process of becoming) politicized

example
معنی(example):

سیاست‌گذاری مسائل اجتماعی می‌تواند به تقسیم منجر شود.

مثال:

The politicisation of social issues can lead to division.

معنی(example):

سیاست‌گذاری اغلب بر درک عمومی تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Politicisation often affects public perception.

معنی فارسی کلمه politicisation

: معنی politicisation به فارسی

سیاست‌گذاری به فرآیندی اطلاق می‌شود که در آن مسائل یا موضوعات خاص به مسائل سیاسی تبدیل می‌شوند.