معنی فارسی politist

B1

پولیتیس به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه، تحلیل و پیشنهاد سیاست‌های سیاسی می‌پردازد.

A person who studies or advocates for political strategies and policies.

example
معنی(example):

پولیتیس برای اصلاح در سیستم سیاسی حمایت کرد.

مثال:

The politist advocated for reform in the political system.

معنی(example):

به عنوان یک پولیتیس، او بر مسائل سیاست عمومی تمرکز کرد.

مثال:

As a politist, she focused on public policy issues.

معنی فارسی کلمه politist

: معنی politist به فارسی

پولیتیس به فردی اطلاق می‌شود که به مطالعه، تحلیل و پیشنهاد سیاست‌های سیاسی می‌پردازد.