معنی فارسی polki
B1پولکی به نوع خاصی از الماسهای نپخته و طبیعی اطلاق میشود که در جواهرسازی استفاده میشود.
Referring to a traditional style of uncut diamond used in jewelry.
- NOUN
example
معنی(example):
الماس پولکی به خاطر زیبایی خام و طبیعیاش شناخته میشود.
مثال:
The Polki diamond is known for its uncut, natural beauty.
معنی(example):
زیورآلات پولکی در عروسیهای سنتی هند محبوب است.
مثال:
Polki jewelry is popular in traditional Indian weddings.
معنی فارسی کلمه polki
:
پولکی به نوع خاصی از الماسهای نپخته و طبیعی اطلاق میشود که در جواهرسازی استفاده میشود.