معنی فارسی pollenite
B1دانه گردهای که به حالت فسیل درآمده و اطلاعاتی درباره گیاهان دورانهای قدیم ارائه میدهد.
A fossilized particle of pollen that is used in palynology to understand past plant life.
- NOUN
example
معنی(example):
یک گردهزده دانه گردهی فسیل شده است.
مثال:
A pollenite is a fossilized pollen grain.
معنی(example):
دانشمندان گردهزدهها را مطالعه میکنند تا درباره گیاهان باستانی بیاموزند.
مثال:
Scientists study pollenites to learn about ancient plants.
معنی فارسی کلمه pollenite
:
دانه گردهای که به حالت فسیل درآمده و اطلاعاتی درباره گیاهان دورانهای قدیم ارائه میدهد.