معنی فارسی pollie

B1

سیاستمدار، به فردی اشاره دارد که در مدیریت و سیاست‌گذاری کشورها یا نهادهای محلی فعالیت دارد.

A term used to refer to a politician.

noun
معنی(noun):

A politician.

example
معنی(example):

یک سیاستمدار باید نیازهای مردم حوزه خود را در نظر بگیرد.

مثال:

A pollie has to consider the needs of their constituents.

معنی(example):

مردم معمولاً درباره کارآمدی سیاست‌های یک سیاستمدار بحث می‌کنند.

مثال:

People often debate the effectiveness of a pollie’s policies.

معنی فارسی کلمه pollie

: معنی pollie به فارسی

سیاستمدار، به فردی اشاره دارد که در مدیریت و سیاست‌گذاری کشورها یا نهادهای محلی فعالیت دارد.