معنی فارسی pollinized
B1شکل گذشته فعل گرده افشانی که به عمل گرده افشانی در گذشته اشاره دارد.
The past tense of pollinize, indicating that the action of pollinizing has already occurred.
- VERB
example
معنی(example):
گلها توسط باد گرده افشانی شدند.
مثال:
The flowers were pollinized by the wind.
معنی(example):
او در بهار گذشته گیاهان باغش را گرده افشانی کرد.
مثال:
She pollinized the plants in her garden last spring.
معنی فارسی کلمه pollinized
:
شکل گذشته فعل گرده افشانی که به عمل گرده افشانی در گذشته اشاره دارد.