معنی فارسی polybutylene
B2پلیمر با ساختار شیمیایی خاص که عمدتاً به عنوان لوله در سیستمهای لولهکشی استفاده میشود.
A type of plastic that is used to make pipes due to its flexibility and resistance.
- noun
noun
معنی(noun):
Polybutene
example
معنی(example):
لولههای پلیبوتیلن در خانهها در دهه 1970 به طور رایج استفاده میشد.
مثال:
Polybutylene pipes were commonly used in homes in the 1970s.
معنی(example):
این ماده، پلیبوتیلن، به خاطر انعطافپذیریاش شناخته شده است.
مثال:
This material, polybutylene, is known for its flexibility.
معنی فارسی کلمه polybutylene
:
پلیمر با ساختار شیمیایی خاص که عمدتاً به عنوان لوله در سیستمهای لولهکشی استفاده میشود.