معنی فارسی polydactylism
B2پلیداکتلیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد دارای انگشتان اضافی است و میتواند ارثی باشد.
The condition of having extra fingers or toes, often genetic.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیداکتلیسم اغلب در علم ژنتیک برای درک الگوهای ارثی مورد مطالعه قرار میگیرد.
مثال:
Polydactylism is often studied in genetics to understand hereditary patterns.
معنی(example):
تأثیرات پلیداکتلیسم میتواند به طور زیادی در افراد متفاوت باشد.
مثال:
The effects of polydactylism can vary greatly among individuals.
معنی فارسی کلمه polydactylism
:
پلیداکتلیسم به وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد دارای انگشتان اضافی است و میتواند ارثی باشد.