معنی فارسی polygenist
C1فردی که به نظریه چندریشهگی و تفاوتهای ژنتیکی بین نژادها اعتقاد دارد.
A person who advocates for the theory that different races have distinct genetic backgrounds.
- NOUN
example
معنی(example):
چندژنیشناس استدلال میکند که نژادهای انسانی براساس تنوع ژنتیکی دارای ریشههای متفاوتی هستند.
مثال:
The polygenist argues that human races have different origins based on genetic variability.
معنی(example):
برخی از چندژنیشناسان ایده تفاوتهای ذاتی بین جمعیتها را حمایت میکنند.
مثال:
Some polygenists support the idea of inherent differences between populations.
معنی فارسی کلمه polygenist
:
فردی که به نظریه چندریشهگی و تفاوتهای ژنتیکی بین نژادها اعتقاد دارد.