معنی فارسی polygeny
B2پلیژنی به سیستم رابطهای اشاره دارد که در آن یک نر با چند ماده ازدواج یا جفتگیری میکند.
A mating system in which one male has multiple female partners.
- noun
noun
معنی(noun):
Polygenesis.
معنی(noun):
The control of a single trait, or phenotype, by multiple genes.
example
معنی(example):
پلیژنی به سیستم اجتماعی اطلاق میشود که در آن یک نر با چندین ماده جفتگیری میکند.
مثال:
Polygeny refers to a social system where one male mates with multiple females.
معنی(example):
در برخی فرهنگها، پلیژنی یک عمل رایج است.
مثال:
In certain cultures, polygeny is a common practice.
معنی فارسی کلمه polygeny
:
پلیژنی به سیستم رابطهای اشاره دارد که در آن یک نر با چند ماده ازدواج یا جفتگیری میکند.