معنی فارسی polygoneutic

B1

به ویژگی‌ها یا الگوهایی اشاره دارد که در اشکال چندضلعی مشخص می‌شود.

Relating to or characterized by polygons, often used in ecological contexts.

example
معنی(example):

ویژگی‌های پلیگونوتیک گونه‌ها جالب است.

مثال:

The polygoneutic characteristics of the species are fascinating.

معنی(example):

محققان الگوهای پلیگونوتیک در محیط را بررسی کردند.

مثال:

Researchers studied the polygoneutic patterns in the environment.

معنی فارسی کلمه polygoneutic

: معنی polygoneutic به فارسی

به ویژگی‌ها یا الگوهایی اشاره دارد که در اشکال چندضلعی مشخص می‌شود.