معنی فارسی polygrapher
B2پلیگرافیست، شخصی که به عنوان کارشناس در آزمایشهای پلیگراف (درودسنج) فعالیت میکند.
A professional who administers polygraph tests to assess truthfulness.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیگرافیست کسی است که تست دروغسنج را اجرا میکند.
مثال:
A polygrapher is someone who operates a lie detector test.
معنی(example):
پلیگرافیست نتایج را با دقت تحلیل کرد.
مثال:
The polygrapher analyzed the results carefully.
معنی فارسی کلمه polygrapher
:
پلیگرافیست، شخصی که به عنوان کارشناس در آزمایشهای پلیگراف (درودسنج) فعالیت میکند.